توضیحات : «علیک سلام ننه جون-عیدت مبارک- صد سال به این سالها! .زیر سایه امام زمون، کربلای معلا، نجف اشرف. مگه عیدی بشه و سالی بیاد و بره که این ورا پیدات بشه! چرا سری به این ننه جونت نمیزنی؟ ای بیغیرت،من که با شماها این قدر محبت دارم چرا شما پوست کلفتها به من محلی نمیذارین؟ ننه جون خیلی خوش اومدی.چی بگم؟من که بلد نیستم به شما فکلیا بگم:تربیک- چه میدونم تبریک عرض میکنم.ما قدیمیها دیگه کجا این حرفارو بلد میشیم؟ خوب ننه جون بیا این بالا رو تشک بشین، دهنتو شیرین کن….ننهجون پس چرا نمیخوری ؟شاید بدت اومده که چرا تخمه و گندم شادونه گذاشتم جلوت؟ ها؟ ای قرتی! این قرتیبازیها رو بنداز دور مس بچه آدم تخمه بشکن
توضیحات:پنجره اتاقم درست به روی خیابان گشوده می شد و پنجره که باز می ماند من به آسانی می توانستم بیرون را تماشا کنم موقع روز تک درختی که پایین پنجره بود بر روی اتاقم سایه می افکند و شبها نیز چراغ برق کنار خیابان اتاقم را روشن می نمود. ساختمانهای مجلل و باشکوهی که در مقابل پنجره ام قرار داشتند به آن مغازه های کوچک و بزرگ که در پشت ویترین آنها گاهی….
توضیحات:مجموعه ۸ جلدی آنی شرلی سرگذشت دختری یتیم اما سرزنده و شاد است که با پشتکار به تحصیل ادامه میدهد. آنی شرلی دخترکی کک مکی است که موهای سرخی دارد و در یتیم خانه بزرگ شده است. او باهوش است، قوه تخیل بی حد و مرزی دارد و با امید و پشتکار و مهربانی های ساده اش ، سعی می کند....بقیه را دانلود کنید خودتان می فهمید.